خاطرات من و دوستانم در هفتکل مصطفی خلیلی و علی عوض نژاد
| ||
|
اگر می خواهد خوب زندگی کنید باید کمی احمق باشید/شکسپیر
نقد یا نسیه؟مسئله این است! به سر کوچه که رسیدم ، پیر مردی را دیدم ، بهم گفت نرو ، رفتم ، وقتی برگشتم موهای سرم سفید شده بود... بزرگترین اشتباه ما این هست که به حرف یزرگترهامون گوش نمی کنیم ، باید حتما خودمون سرمون به سنگ بخوره تا بعد متوجه بشیم که چه اشتباهی کردیم اما چه فایده.../علی
خدا گر ز حکمت ببندد دری؛ ز رحمت گشاید در دیگری هرگز ندای درونت را دست کم مگیر! عشق يعني يک بغل دلواپسي گم شدن در انتهاي بي کسي ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم. دکتر شریعتی
خدایـــــــــــــا ...!
صبورانه در انتظار زمان بمان من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام كه هر وقت در كوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه كس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی كه می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل كرده است . هیچ به فردا نیاندیش،فردا اندیشه ای برای خود دارد، رنج هر روز برای آن روز کافی است. وقتی خشمگین هستی حرفی نزن. یک لیوان آب بنوش و محل را چند دقیقه ترک کن. زندگی گاهی سینوسی می شه. پیشرفت و سقوط دو بال پرواز آدمی هستند. فکر نکن فقط می ری بالا. این همه ضرب المثل در این رابطه داریم. فواره چو پر شد سرنگون گردد و از این حرف ها ... مواظب باش احساست صدمه نبینه وقتی داری سقوط آزاد می کنی. امان از حسودانی که این مواقع قند تو دلشون آب می شه و باهات همدردی می کننن اما برق شوق و شعف رو تو نگاهشون می شه دید. خدا نیاره براتون مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد. دکتر گفت به فلان سیرک برو آنجا دلقکی هست؛ اینقدر می خنداندت که غمت از یادت برود. مرد لبخند تلخی زد و گفت: من همان دلقکم! حرف زدن فایده نداره؟ چرا داره باید ببینی شنونده کیه! توضیح بده ما دوست داریم بشنویم. هر کی دوست نداره بره رد کارش زیبا زندگی کن وقتی خشمگین هستی حرفی نزن. یک لیوان آب بنوش و محل را چند دقیقه ترک کن. من فکر نمی کردم که کسی خونه نباشه. فکر می کردم برق نیست و صدای زنگ نمی ره. برای همین سنگ پرت کردم و کارم رو خراب کردم. نمی دونستم که من قابل نیستم و درم رو باز نمی کنن!!! تو دنیا فقط شکسپیر ما رو خر فرض نکرده بود. او هم؟ واقعاٌ که ! ای کاش این سه چیز رو من قبول می کردم و یادم هم می ماند. ولی افسوس که هر بار فکر می کنم یادم می ماند ولی باز هم همان خر هستم با همان پالون!! |
خرداد 1392 اسفند 1391 آبان 1391 |
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |